فقط ترکها معنی این جملهها رو میفهمن: - این به تو به یک ناهار میبینه - تا تو بیاری مال من به من خورده - توی سفت دست نداره - دستش جلویه - بیا قرص بنداز - سفیدش پاره شده - دلخوشی از زانو - بذار بندازم دربیام - رویش را نزن - کادوش روغنی است - صورتت پاشیده - ببینی کجاست؟ - خدا من رو تموم کرد - تو دیگه واسم مغازه شدی ها - بارون برید - خوب شد کارها رو دیدیم - از دست در اومد - از تو جا نباشه آدم خوبیه - باشه، صورتش رو نخارون - خیلی بی چای شدم - مارو دیگه پرت کردی ها - از امتحان در اومدم - تموم شد خورد به صورتم - من ۳ ساعته اینجا رو بریدم - دیگه ما رو نمیشماری