نسخه‌ی قابل چاپ
(1403/02/19)

رفتم پیش پرستار امپول بزنم گفتم این امپولو واسم بزن پرستار گفت ...تورج گفتم .من تورج نیستم گفت چرا تورج گفتم خانوم من مریمم. تورج نیستم گفت حرف نزن مریم, باید بزنم تورج گفتم امپول ماله منه چرا بزنی به تورج گفت خیلی حرف میزنی باید بزنم تورج یکم فکر کردم گفتم بگو رگ گفت رج گفتم حالا بزن تورج خخخ کوتاه شود


ارسال شده توسط 12345678fm در تاریخ 1393/10/03 - 19:33
لینک مستقیم : http://facekerman.ir/view/public_111389.html