داشتیم بنایی میکردیم رفتم زنگ همسایه را زدم دخترش اومد گفتم ببخشید استمبولی دارید؟؟؟ گفت: جاتون خالی ظهر داشتیم خوردیم!!!! خدا شاهد اوستا بنا وسط كوچه بيلو گاز ميزد از خنده!!!
زهرا - (16/دی/1393 - 20:29) :
شهرام - (17/دی/1393 - 09:48) :
زهرا - (17/دی/1393 - 13:37) :