صبح زود همین که از خانه بیرون زد گفت:
مسابقه می دیم! از الان تا شب
چشمش به دختری که از سر کوچه می آمد افتاد :
نگاهش را کج کردو به شیطان گفت:
فعلا یک – هیچ به نفع من !!
ارسال شده توسط iman72 در تاریخ
1392/09/09 - 22:04 لینک مستقیم : http://facekerman.ir/view/public_4949.html