یکی از فانتزی های من اینه که یه Lamborghini Reventon بهم بدن و تا جایی که می تونم گاز بدم و بعدش توی پیچ های با زاویه 90 درجه دریفت کنم و بعدش هم برم عشقم رو سوار کنم و بهش بگم که من بخاطر تو موتور ماشین رو به فنا دادم و بعدش برش دارم و با سرعت 300 کیلومتر ببرمش به سمت یه جای خیلی دنج و سر سبز... بعد با همین سرعت که داریم میریم،از ترس و هیجان زیاد بگه کااااااااامراااااان،جون مادرت آرومتر برو و منم بگم که مادرم عمرش را داده به شما و الان در شمال بهشت هست و اونم از ترس دست منو محکم بگیره و این داستان ادامه دارد... خداوکیلی فانتزی را حال کردی؟
Dragon1993 - (11/اردیبهشت/1393 - 21:09) : پسر عجب فانتزی بود،خودم حال کردم باهاش...
Dragon1993 - (11/اردیبهشت/1393 - 23:52) : اولا اون لامبورگینی است،نه لمبورگینی...
دوما،مدلی که من گفتم را برو از توی گوگل ایمیج سرچ کن و ببین که چه بدنه عضلانی و ترسناکی داره...
سوما،خب بیا سوار همین لامبورگینی من بشو،مگه چه فرقی داره لامبورگینی من و تو؟
آدرس بده،با سرعت 300 کیلومتر بیام دنبالت...
فقط معلوم نیست که به مقصد برسم یا نه،پنجاه پنجاه است...