رفته بودم آمپول بزنم، یه دختره اومد آمپولمو بزنه، معلوم بود تازه کاره! همینجوری که سرنگوگرفته بود، لرزون لرزون اومد سمتم وگفت: “بسم الله الرحمن الرحیم” از ترس گفتم: “اشهدان لااله الاالله” انقدرخندیدکه نتونست آمپول بزنه. خداروشکریکی دیگه اومدزد!
مهتـــــآبـــ♥ - (12/اردیبهشت/1393 - 20:32) :