نسخه‌ی قابل چاپ
(1403/02/07)

ببخشید اگه تلخه: در شهر من ارزانی بیداد می کند...! "تن ارزان است"... "خدا ارزان است"... "آبرو ارزان است"... و فاحشه های ذهنی در کوچه بازار تخمه می شکنند...! عشق از خیابان شروع می شود و پایانش در اتاقی تاریک روی تختخواب است... گناه را رنگ می کنند و به جای خدا می فروشند... نگاهای هرزه به مادرها هم رحم نمی کنند... همه یک کتاب مقدس دارند که سالهاست خاک می خورد... دیگر بس است!!! من بروم به گناهانم برسم...!!!


ارسال شده توسط MAHTABSAMI989 در تاریخ 1393/02/13 - 22:44
لینک مستقیم : http://facekerman.ir/view/public_65687.html



フム√ムd761 - (13/اردیبهشت/1393 - 22:46) : واقعا نوشته های زیبایی بود احسنت
حقایقی کوتاه و لی با معنی عمیق
{-35-}

Dragon1993 - (13/اردیبهشت/1393 - 22:47) : آره...
آقا جواد به تیکه آخرش دقت کردی؟
من برم به گناهانم برسم...{-33-}

مهتـــــآبـــ♥ - (13/اردیبهشت/1393 - 22:48) : واقعا ...

مهتـــــآبـــ♥ - (13/اردیبهشت/1393 - 22:53) : همه گناه کردن کس نیست دیگه گناه نکرده باشن.. استخفرالله توقیامت چی جواب بدیم وایی وای

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 12:49) : عالی بود........{-35-}
فقط یه چیزی این شهره شما دقیقا کجاست؟{-7-}

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 12:51) : یه جای سرد...
خو مگه پروفایلمو نخوندییییییییییییییییییییییییی{-6-}

フム√ムd761 - (14/اردیبهشت/1393 - 13:25) : چقدر سرد ...
{-7-}

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:13) : سرد نیستم خوشم نیومد که نفهمید من کجاییم بعدشم تنبله به خودش زحمت خوندن پستو مطالبو پروفایلم نمیده{-13-}{-6-}{-6-}

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:18) : من خوندم عزیزم .....مگه میشه یه نفر بیاد اینجا منم پروفایلشو نخونم...مخصوصا دخترها....در مورد دخترها یه کم قلبم ضعیفه ببخشید...این که من گفتم شهرتون کجاست بخاطره...همون دختراش گفتم.....قهر نکن دیونه..{-7-}{-7-}{-7-}

フム√ムd761 - (14/اردیبهشت/1393 - 20:19) : جان جان منم بازی!
{-7-}

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:20) : دههههههههه لوسم نکنیننننننننن {-7-}{-13-}{-6-}{-7-}

フム√ムd761 - (14/اردیبهشت/1393 - 20:22) : الان لوست کردم ...{-54-}{-7-}

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:23) : {-26-}{-26-}

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:26) : بفرما داداش...

フム√ムd761 - (14/اردیبهشت/1393 - 20:35) : می گم فاطیما را هم بیار این ور بگوییم بخندیم الان مهتاب بین ما احساس غریبی می کند
{-7-}

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:36) : نه بابا غریب برا چی
خیلی راحتم ولی زود دختر خاله نمیشمااااااااااا

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:36) : گذاشتم خودش تصمیم بگیره...

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:37) : همین که راحتی برای ما دختر خاله حساب میشی{-7-}

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:40) : مهتاب یه سوال بپرسم؟

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:41) : بفرمایین؟؟؟

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:44) : یاسوج یه آبشار داره.....من رفتم خیلی هم قشنگه...ولی یه سوال برام پیش امده...این لوله ها وسط راه ...داستانشون چیه؟

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 20:46) : من معلم علوم نیستم{-33-}{-33-}{-33-}

شهرام - (14/اردیبهشت/1393 - 20:59) : اه راست میگی پس برم از معلم مدنیمون بپرسم..

مهتـــــآبـــ♥ - (14/اردیبهشت/1393 - 21:00) : نه از معلم جغرافیا بهتره -جون بیشتر میفهمه عزیز