Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:27) : به خدا اینقدر از این جریانات برام پیش اومده که یه بار میخواستم از خنده وسط خیابون غلط بزنم،به یه بدبختی خودمو کنترل کردم که نگوووووووووووو...
مهتـــــآبـــ♥ - (15/اردیبهشت/1393 - 20:34) : اون جریان تعریف کن ما هم بخندیم
Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:43) : بزار جریان خواهرم را بگم...
خواهرم کارشناسی ارشد الکترونیک داره و یه روز اومد خونمون که از اینترنت استفاده کنه و منم بیرون بودم...
یهو دیدم بهم زنگ زد و گفت که: کامراااااان اینترنت قطعه و چراغه مودم چشمک میزنه...
گفتم که سیم ها را چک کن و ببین که درست جا خوردند و یه چندتا راهنمایی دیگه که گفت: نه وصل نمیشه اینترنت...
بهش گفتم: صبر کن الان میام خونه...
وقتی اومدم خونه،میخواستم از خنده و از یه طرفه دیگه از این مغز فندوقی خواهرم سرم را بزنم به دیوار...
خدااااااااااااااای من،اصلاسیم تلفن به پشت مودم وصل نبود،سیم تلفن را خودم عصری زده بودم پشت تلفن و تلفن هم در نیم متری مودم بود،ولی کاملا مشخص بود که سیم تلفن از مودم جدا شده...
ینی من مردم از خنده واسه این مغز فندوقی یه کارشناس ارشد الکترونیک...
الانه که بهش فکر می کنم،خندم میگیره...
مهتـــــآبـــ♥ - (15/اردیبهشت/1393 - 20:46) : خب خوشمزه داره دیگه عزیز دختر خوبیش به خول بودن دیگه
Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:49) : آخ من میمیرم واسه این خول بازی هاتون...
الانه که انفجار احساسات پیدا کنم...
مهتـــــآبـــ♥ - (15/اردیبهشت/1393 - 20:20) : نه شما گنا دارین بزارین خول بمونیم دیگه دیگه
Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:27) : به خدا اینقدر از این جریانات برام پیش اومده که یه بار میخواستم از خنده وسط خیابون غلط بزنم،به یه بدبختی خودمو کنترل کردم که نگوووووووووووو...
مهتـــــآبـــ♥ - (15/اردیبهشت/1393 - 20:34) : اون جریان تعریف کن ما هم بخندیم
Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:43) : بزار جریان خواهرم را بگم...
خواهرم کارشناسی ارشد الکترونیک داره و یه روز اومد خونمون که از اینترنت استفاده کنه و منم بیرون بودم...
یهو دیدم بهم زنگ زد و گفت که: کامراااااان اینترنت قطعه و چراغه مودم چشمک میزنه...
گفتم که سیم ها را چک کن و ببین که درست جا خوردند و یه چندتا راهنمایی دیگه که گفت: نه وصل نمیشه اینترنت...
بهش گفتم: صبر کن الان میام خونه...
وقتی اومدم خونه،میخواستم از خنده و از یه طرفه دیگه از این مغز فندوقی خواهرم سرم را بزنم به دیوار...
خدااااااااااااااای من،اصلاسیم تلفن به پشت مودم وصل نبود،سیم تلفن را خودم عصری زده بودم پشت تلفن و تلفن هم در نیم متری مودم بود،ولی کاملا مشخص بود که سیم تلفن از مودم جدا شده...
ینی من مردم از خنده واسه این مغز فندوقی یه کارشناس ارشد الکترونیک...
الانه که بهش فکر می کنم،خندم میگیره...
مهتـــــآبـــ♥ - (15/اردیبهشت/1393 - 20:46) : خب خوشمزه داره دیگه عزیز دختر خوبیش به خول بودن دیگه
Dragon1993 - (15/اردیبهشت/1393 - 20:49) : آخ من میمیرم واسه این خول بازی هاتون...
الانه که انفجار احساسات پیدا کنم...