106982mohsen123: یادمه یه بار میخواستم برم مدرسه حاضر شدنم طول کشید یکم دیرتر از خونه زدم بیرون و منتظر سرویس شدم. یهو چشمم افتاد به یه پیکان سبز. تو شک و دودلی بودم ک این خودشه یا نه. کم کم رفتم سمتش که دنده عقب اومد. منم پا گذاشتم به فرار!!!! چند بار ک این حرکت تکرار شد آخر راننده سرویسم پیاده شد دو دستی زد تو سرش و داد زد : -بیا دیگه دوساعته اوسگولمون کردی بچه! بعععله. اندر حکایات ترسوندن زیاد بچه از بچه دزد!!!
اینترنت مکان مناسبی جهت یافتن دوست و یا شریک آینده زندگی نیست، این‌ معامله‌ ای‌ زیانبار است‌ كه‌ در بسیاری‌ مواقع‌ ضرر آن‌ قابل‌ جبران‌ نیست، خانواده شما بهترین دوست شماست

یادمه یه بار میخواستم برم مدرسه حاضر شدنم طول کشید یکم دیرتر از خونه زدم بیرون و منتظر سرویس شدم. یهو چشمم افتاد به یه پیکان سبز. تو شک و دودلی بودم ک این خودشه یا نه. کم کم رفتم سمتش که دنده عقب اومد. منم پا گذاشتم به فرار!!!! چند بار ک این حرکت تکرار شد آخر راننده سرویسم پیاده شد دو دستی زد تو سرش و داد زد : -بیا دیگه دوساعته اوسگولمون کردی بچه! بعععله. اندر حکایات ترسوندن زیاد بچه از بچه دزد!!!

1393/08/22 - 15:49