شهرام | |
شماره عضویت: 587 | |
مرد | |
1366/09/18 تولد واقعی | |
1392/11/14 تولد کلوبی | |
حالت امروز: بچه خوشگلم | |
0.34 ميانگين پست | |
1276 پست | |
2020 نظر | |
595 لایک گرفته شده | |
587 لایک داده شده | |
15 بازنشرها | |
7 دنبال کرده است | |
8 دنبال شده است | |
7 طرفداران | |
0 مديريت گروه | |
1 عضويت در گروه | |
0 دعوتنامههاي تاييد شده | |
2 دفعه اعلام حضور روزانه | |
2222 دقیقه مدت زمان حضور کاربر | |
89188 مرتبه بازدید کاربران | |
2152.75 امتیاز کل | |
وضعیت: کاربر حرفه ای | |
درجه کاربری | |
1395/12/07 اخرین ورود کاربر | |
1395/05/01 اخرین ارسال پست | |
1395/12/07 اخرین کلیک کاربر | |
آي پي وارده: 31.56.33.113 |
جهت تبدیل به کاربر وی آی پی کلیک نمایید
ﻣﻦ ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮﻡ ﺍﻭﻥ ﺩﮐﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﻮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻡ ﺩﺍﺭﻭ ﺗﺠﻮﯾﺰ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﺪﺭﮐﺸﻮ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ!!!!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺳﻔﺎﺭﺕ ﺍﺗﺮﯾﺶ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﺩﺍﺭﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﺳﻤﻔﻮﻧﯽ ﻣﻮﺯﺍﺭﺕ ﺭﻭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺯﺑﺎﻟﻪ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯽ!!
مرتضي پاشايي درگذشت مرتضي پاشايي خواننده محبوب پاپ ايران صبح امروز بر اثر شدت يافتن عارضه سرطان درگذشت. این خواننده جوان که در ماه های گذشته جدال سختی با سرطان داشت در مدت زمان بیماری پذیرای چهره های پرتعداد ورزشی، هنری و حتی سیاسی بود، 10:30 صبح در بیمارستان بهمن درگذشت و هواداران خود را داغدار کرد. مراسم تشییع پیکر مرتضی پاشایی روز یکشنبه 25 آبان در مقابل تالار وحدت برگزار می شود. پاشایی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده خواهد شد. فیس کرمان درگذشت این چهره محبوب را تسلیت می گوید و برای بازماندگانش طلب صبر دارد.
امروز تو خیابون از کنار یه دختره رد میشدم اومدم از تو کیفم شیشه آب معدنی در بیارم یکم آب بخورم، فکر کرد اسید پاشم! یه گاز فلفل از تو جیبش درآورد زد تو صورتم و بعد با شوکر زد تو سرم … مردم چه آمادگی پیدا کردن ماشالله!! منم الان رو تخت بیمارستانم و فراموشی گرفتم … لطفا هر کس منو میشناسه بیاد منو ببره تحویل خانوادم بده و مژدگونی بگیره
یادمه یه بار میخواستم برم مدرسه حاضر شدنم طول کشید یکم دیرتر از خونه زدم بیرون و منتظر سرویس شدم. یهو چشمم افتاد به یه پیکان سبز. تو شک و دودلی بودم ک این خودشه یا نه. کم کم رفتم سمتش که دنده عقب اومد. منم پا گذاشتم به فرار!!!! چند بار ک این حرکت تکرار شد آخر راننده سرویسم پیاده شد دو دستی زد تو سرش و داد زد : -بیا دیگه دوساعته اوسگولمون کردی بچه! بعععله. اندر حکایات ترسوندن زیاد بچه از بچه دزد!!!
رفیقم میگه بیا بریم برف بازی.. بهش میگم مگه برف اومده؟ میگه نه , سرد باشه کافیه.. مگه بچه بودیم خاله بازی میکردیم خودِ خاله هم بود؟! …تا حالا اینجوری قانع نشده بودم.. الانم داریم برف بازی میکنیم!!!!!!!!
دوره راهنماييم یک دختره تو خیابون صدام كرد ، یک پاکت نامه داد دستم، منه اُسكلم برداشتم نامه رو جلو چشش انداختم تو صندوق پُست. اولین جمله "خیلی بی شعوری" رو تو زندگیم اون روز شنیدم)
مرﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﺍﺭﻧﺪ ... . . . . . . . . برای ﻣﺜﺎﻝ: اﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﺳﻨــــگی
من موندم اگر توی اون دنیا نامه اعمال خوبم رو بدن دست راستم اعمال بدمو بدن دست چپم گوشیمو چیکارکنم؟؟؟!
خداییش دقت کردین چن وقته آمار دزدی ازمنازل به شدت کاهش پیداکرده! چون تو هر خونه ای دو سه نفر تو وایبر تاصبح بیدارن حالاقراره دزدا تظاهرات کنن
منم میتونم عکسمو فتوشاپ کنم ولی . . . . . . . . . . . نیازی نداره مدیونید اگه بگید اعتماد به نفسم زیاده ^_^
شما هم مث من وقتي بزرگترا براتون از خاطراتشون تعريف ميکنن ، اون خاطراتو سياه و سفيد تصور ميکنين يا فقط من اينجوريم ؟ تقصير صدا و سيماس ديگه با اون فيلماشون
تا حالا دقت کردين همه فوتباليست ها يک ناگفته هايي دارن که آخر فصل مي خوان بگن؟ اما هيچ وقت نمي گن!
يه اختراع کردم بردم نمايشگاه پرتم کردن بيرون ا اختراعم يه چراغ قوه بود که وقتي نور خورشيد بهش ميخورد روشن ميشد آيا کسي ميدونه چرا منو پرت کردن بيرون؟؟